رفتن به نوشته‌ها

چرا GPT-5 بهتر از مدل های قدیمی GPT است؟

اخیراً شرکت OpenAI به دلیل عرضه پرچالش GPT-5 مورد انتقاد قرار گرفته است. بسیاری از کاربران این نسخه را یک عقب‌گرد توصیف کرده‌اند و از شخصیت سرد و تغییراتی که باعث نارضایتی آنان شده، سخن گفته‌اند. این موضوع حتی در بررسی‌های منتشرشده درباره GPT-5 نیز بازتاب یافته است. با این حال، نمی‌توان انکار کرد که GPT-5 در مقایسه با بعضی از مدل های قدیمی بهبودهایی قابل‌توجه دارد.

نکته مهم پیش از ورود به جزئیات این است که واقعاً GPT-5 شخصیتی سردتر دارد. این مدل تقریباً در تمام مکالمات، مستقیم، کوتاه و به اصل مطلب می‌پردازد. همین ویژگی آن را برای کارهایی مثل نویسندگی خلاق، دستیار شخصی، همراهی یا حتی ویرایش متون کم‌اثر می‌کند، زیرا اغلب بیش‌ازحد از لحن و شخصیت متن می‌کاهد. با این حال، در برخی وظایف، همین صراحت و ایجاز دقیقاً همان چیزی است که کاربر نیاز دارد. برای مثال، در پژوهش‌های عمیق یا هنگام درک مفاهیم اخلاقی و علمی، پاسخ‌های بی‌پرده و شفاف بسیار ارزشمند هستند.

کاربران نسخه ChatGPT Plus اگر برای وظایف خلاقانه یا کمک‌های شخصی به مدل‌ های قدیمی‌تر برگردند، قابل سرزنش نیستند. با این وجود، نباید GPT-5 را کاملاً نادیده گرفت. این مدل به‌طور پیش‌فرض از قابلیت سوئیچ خودکار برای انتخاب بهترین نسخه متناسب با پرسش بهره می‌برد، اما همیشه این امکان وجود دارد که کاربر به‌صورت دستی روی حالت GPT-5 Thinking تغییر وضعیت دهد.

اکنون باید دقیق‌تر بررسی کرد که چگونه GPT-5 Thinking در برخی زمینه‌ها واقعاً عملکرد بهتری نسبت به مدل های قدیمی مانند 03 و 04-high-mini دارد.

1. برخلاف ظاهر، GPT-5 شخصیت پررنگ‌تری نسبت به مدل‌ های قدیمی‌تر دارد

اگرچه GPT-5 در مقایسه با GPT-4o خشک‌تر و سردتر به نظر می‌رسد، در عمل نشان داده است که نسبت به مدل‌ های قدیمی‌تر مانند o3 یا 04-high-mini شخصیتی پررنگ‌تر دارد.

برای نمونه، زمانی که از هر دو مدل خواسته شد تا تاریخ جایگزینی برای امپراتوری بیزانس ارائه دهند، مدل o3 بدون هیچ لحن صمیمانه‌ای مستقیم وارد موضوع شد. در مقابل، GPT-5 با لحنی محاوره‌ای و کمی متملق آغاز کرد: این درخواست عالی است. نکته کلیدی این است که تغییرات کوچک، هدفمند و پیوسته باشند.

GPT-5 این سبک گفت‌وگو را تا پایان حفظ کرد، در حالی که o3 کاملاً خشک بود و ترجیح داد جدول‌هایی سنگین ارائه دهد تا یک توضیح روان و خواندنی.

در واقع GPT-5 بین شخصیت دوستانه‌تر 4o و خشکی o3 تعادل ایجاد کرده است. این ویژگی باعث می‌شود که برای بررسی ایده‌های فلسفی یا علمی و حتی سناریوهای فرضی دنیای موازی، حس زنده‌تری داشته باشد. این تغییر همیشه مفید نیست، اما تفاوت آن قابل‌توجه است.

2. زنجیره تفکر GPT-5 عمیق‌تر و شفاف‌تر است

در آزمایش‌ها دیده شد که GPT-5 Thinking در مقایسه با مدل‌ های قدیمی‌تر، نه‌تنها مدت بیشتری روی پرسش‌ها وقت می‌گذارد، بلکه زنجیره تفکرش جزئیات بیشتری دارد و خواندن آن ساده‌تر است.

برای مثال، در سناریوی داستانی امپراتوری بیزانس جایگزین، مدل o3 تنها در 4 ثانیه پاسخی کوتاه ارائه داد. در حالی‌که GPT-5 Thinking حدود 47 ثانیه صرف کرد و پنج بخش مفصل بازگرداند که هرکدام تقریباً یک پاراگراف کامل و در کل شبیه یک مونولوگ درونی بودند.

3. در پرسش‌های مستقیم سریع‌تر از o3 پاسخ می‌دهد

گرچه GPT-5 در پرسش‌های پیچیده زمان بیشتری صرف می‌کند، در پرسش‌های مستقیم اغلب زودتر به جواب می‌رسد.

برای مثال، زمانی که پرسیده شد در تاریخ 5 ژانویه 1993 چه اتفاقی برای شرکت نینتندو افتاد، هر دو مدل به یک حکم دادگاهی اشاره کردند. اما مدل o3 بیش از 2 دقیقه طول کشید تا پاسخ دهد، در حالی که GPT-5 تنها در 40 ثانیه به جواب رسید.

این تنها یک نمونه است، اما طی حدود یک هفته استفاده از GPT-5 مشخص شد که خلاقیت مدل o3 گاهی باعث تأخیر در پاسخ‌های مستقیم می‌شود.

4. خلاقیت کمتر، خطاهای کمتر

بسیاری معتقدند GPT-5 کمتر از مدل‌ های قدیمی خلاق است؛ حتی در حالت Thinking. این موضوع درست است. برای نمونه، زمانی که پرسش‌های فلسفی مربوط به رواقی‌گری که قبلاً با مدل‌های 03 یا 04-mini-high بررسی شده بودند دوباره مطرح شدند، پاسخ‌های GPT-5 محتاطانه‌تر، کمتر فرضی و بیشتر مبتنی بر واقعیت بودند.

کمتربودن خلاقیت به معنای کاهش احتمال توهم‌سازی (hallucination) است. بررسی دوباره پاسخ‌های خلاقانه مدل‌های قدیمی‌تر و تطبیق آن‌ها با منابع آنلاین نشان داد که برخی از آن‌ها کاملاً بر پایه فرضیات نادرست بنا شده بودند. در حالی که چنین مواردی در GPT-5 بسیار کمتر رخ می‌دهد.

در نهایت، برای کارهایی که دقت علمی و تاریخی اهمیت بیشتری دارند، GPT-5 برتری دارد. زیرا نیاز به بررسی موشکافانه تک‌تک جزئیات توسط کاربر را کمتر می‌کند.

5. تبعیت بیشتر از دستورها

تجربه نشان داده است که GPT-5 نسبت به مدل‌ های قدیمی‌ تر کمتر از مسیر اصلی منحرف می‌شود و بهتر دستورالعمل‌ها را دنبال می‌کند. در مدل‌هایی مثل o3 گاهی دیده می‌شد که بخشی از دستور نادیده گرفته شود. اما GPT-5 معمولاً دقیقاً همان‌طور که خواسته شده عمل می‌کند.

برای مثال، وقتی از آن خواسته شد «صادق باش»، در بیشتر مواقع اندکی مقاوم‌تر عمل کرد و اگر پرسش ضعیف یا ناقص بود، بی‌دلیل با ایده کاربر همراه نمی‌شد. این ویژگی آن را قابل‌اعتمادتر نشان می‌دهد.

البته اگر دستورها مبهم باشند، GPT-5 گاهی لحنی خوشایند و غیرضروری در پیش می‌گیرد، اما با دستورهای شفاف‌تر، نتایج دقیق‌تر از مدل‌های قدیمی ارائه می‌دهد.

هنوز نمیتوان فراموش کرد که GPT-5 در زمان عرضه مشکلات زیادی داشت و این مدل همچنان نیازمند اصلاح است تا بتواند جایگزین مناسبی برای مدل‌هایی مانند GPT-4o باشد.

به نظر می‌رسد GPT-5 بیشتر به‌عنوان یک مکمل مفید است تا یک مدل پیش‌فرض. بسیاری از کاربران از ابتدا نیز برای وظایف خاص مدل‌های مختلف را انتخاب می‌کردند و این روند احتمالاً ادامه خواهد داشت، مگر آنکه OpenAI دوباره مدل‌های قدیمی را حذف کند.

واقعیت این است که GPT-5 بیش‌از‌حد تبلیغ شد و همین امر باعث شد انتظارات بالا رفته و در عمل ناامیدکننده به نظر برسد. از سوی دیگر، کاهش تمرکز و از‌دست‌دادن سریع‌تر زمینه گفتگو نسبت به مدل‌های قبلی نیز یک نگرانی است.

با این وجود، نباید از آن کاملاً دست کشید. ویژگی‌هایی مثل Agent Mode در GPT-5 وجود دارند که در مدل‌های قدیمی یافت نمی‌شوند. توصیه می‌شود GPT-5 Thinking در کنار دیگر مدل‌ها استفاده شود تا کاربر دقیقاً بفهمد در چه وظایفی بهترین کارایی را دارد. شاید با فرصت کافی، نتایج آن شگفت‌انگیزتر از آن چیزی باشد که در نگاه اول به نظر می‌رسد.

منتشر شده در دسته‌بندی نشده

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *